رمان پیشی کوچولوی من
نویسنده : نفس
ژانر : کوتاه
تعداد صفحات : 2 صفحه
قیمت : رایگان
مامی ساعت ۳ بعدازظهر از سرکار اومد خونه با سر درد وحشتناکی. گفت میخوابم ساعت پنج و نیم بیدارم کن، اما الان ساعت پنجه و من کلی حوصله ام سر رفته بود ک شیطنتم گل کرد آروم در اتاق مامی رو باز کردم، و وارد اتاق شدم به مامی نگاه کردم که خواب بود. اما من بیتوجه به اینکه مامی تا چند ساعته پیش سرکار بود و خسته هست، با لبخند شیطانی با پا بیشتر در رو باز کردم و به اون ظرف که پر از یخ و آب بود نگاه کردم.
آمار کتاب
برای ثبت دیدگاه خود باید وارد شوید
عضویت - ورودنظرات کاربران
0 دیدگاه
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر میدهد!
